نویسنده: مصطفی قلی‌زاده
 
سید ابوالحسن (1332-1401 ق) فرزند حاج میرزا آقا، از پیروان مکتب تفکیک و بزرگان اهل نفس و دعا و استاد مسلم علوم غریبه و از نوادر قرن چهاردهم هجری. وی در مشهد مقدس در خاندان سیادت و تقوا دیده به جهان گشود. در آغاز تحصیل به فرا گرفتن ادبیات و ریاضی و سایر علم متداوله پرداخت. اما از دیدن برخی اعمال شگفت از پدرش، وارد ریاضت و تحصیل علوم غریبه شد و از بعضی استادان بزرگ آن طریق از جمله مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی نخودکی و حاج سید مظهر حسین هندی بهره‌مند گردید. در 1347 ق به راهنمایی و همراهی مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی به قزوین مسافرت کرد و مرحوم سید موسی زرآبادی (از بزرگان مکتب تفکیک) را ملاقات کرد و به کسب مسائل و مراحلی مهمتر نائل آمد. آن گاه به گفته‌ی خودش: «به ترقیات کامل موفق گشت و صاحب مکاشفات و ضمیری روشن شد و قوه‌ی ارادی او قوی گردید که آثار و علائمش بر همه ظاهر گشت و سالی یک مرتبه به سفر قزوین موفق می‌شد.» حافظیان در مبانی اعتقادی تفکیکی بود و در مراحل سلوک نیز مواظبت بر «سلوک شرعی» داشت و از «سلوک صناعی» به دور بود. در 1351 ق به هندوستان مسافرت کرد و ده سال و شش ماه تمام در آن دیار بماند و مرتاضانی را ملاقات کرد. در شهر هَردَوار، در آب دریای گنگ (دریای مقدس هندوان) غسل کرد، در بتخانه پشت به بت و رو به قبله نماز خواند و بعد از نماز با صدای بلند و لحن عربی، قرآن قرائت کرد و مرتاضین زیادی گوش دادند و متأثر شدند. در شهر سرینگر کشمیر برای شیعیان مسجدی ساخت. ضریح کنونی مرقد حضرت امام رضا (علیه السلام) از آثار مرحوم حافظیان است که در 1379 ق نصب گردید. او ریاضاتی را که کشیده بود و علوم و کمالاتی را که کسب کرده و قدرت روحیی را که در پرتو عبادات و ریاضات شرعی و توسلات و توجهات بدست آورده بود، با تواضع و فروتنی در خدمت مردم قرار می‌داد و راه «قرب به خدا» را «خدمت به خلق خدا» می‌دانست و در این راه بس نیرو می‌گذاشت و صبوری می‌ورزید و خوشرویی نشان می‌داد. هفته‌ای دو روز (یکشنبه و چهارشنبه) در خانه‌اش را به روی مردم باز می‌کرد و هر کس با هر شرائطی می‌آمد و نزد او می‌نشست و درد دل خویش را با وی در میان می‌نهاد و او پس از شنیدن متواضعانه‌ی دردِ دردمند، به چاره آن می‌پرداخت و بدون طمع و چشمداشت، ادعیه‌ی لازم برای هر امر را - که خود تهیه می‌کرد - در اختیار مردم قرار می‌داد. هرگاه دستورالعملی نیز ضرورت داشت، آن را می‌گفت و می‌آموخت. بسیار کسان از آن دعاها و دستورها بهره‌مند گشتند و نتیجه گرفتند و مشکل آنان برطرف گردید. دانشمند و نویسنده‌ی بزرگ معاصر استاد محمدرضا حکیمی خراسانی، که یکی از دوستان مرحوم حافظیان بود، در این باره می‌نویسد: «اموری مهم نیز خود این جانب از ایشان مشاهده کرد و مطلع گشت و در طول سالیان دراز - حدود 50 سال - کسانی بسیار در مشهد و دیگر شهرهای ایران و در هند و پاکستان و در نقاط دیگری از جهان، از روحانیت و ادعیه‌ی ایشان بهره‌مند گشتند و مشکلاتی بسیار رفع گشت و کارهایی سترگ رفت.» و در جای دیگر در همین مورد با تأکید می‌نویسد: «مواردی را این جانب خود شاهد بوده‌ام و برخی از آنها بسیار بسیار مهم بوده است». مرحوم حافظیان گرچه به سبب اشتغالات فراوانش به شئون خویش در ایران و هند و پاکستان، فرصت تدریس و تألیف نداشت، با این حال آثاری نیز از وی در علوم غریبه و اسرار عجیبه مانده است. از جمله «لوح محفوظ» که آن را در هند تصنیف کرده و به تعبیر خودش: «یکی از عجایب علمی است.» دیگری کتابی در «شرح لوح محفوظ» و سومی لوح «جُنَّ‎ة الاسماء».
کتابنامه:

مکتب تفکیک، 220-227.
منبع مقاله :
گروه نویسندگان، (1391)، دائرةالمعارف تشیع (جلد ششم)، تهران: انتشارات حکمت، چاپ اول.